از زندگیم نمیری

ساخت وبلاگ

امکانات وب

تو رو ندارم... نمیتونم داشته باشم... ولی نمیخام اذیتت کنم... تو با من ارامش نداری... خوشحال نیستی. وقتی با منی همیشه نگرانی...

4 سال با هم بودیم...خاطراتشو نمیشه یهو پاک کرد... نمیشه یهو همه چیو فراموش کرد... بخدا نمیشه یهو از زندگی حذفت کرد.

نمیتونم کنار بیام...

هر روز و هرشب بهت فکر میکنم. به اینکه اگه بودی..چقد حالم خوب بود.. 

گفتی چرا بهت فکر میکنم... اخه... اخه مگه میشه یهو جوری زندگی کنم که انگار از همون 4 سال پیش نبودی؟؟ مگه فک کردن بهت دلیل میخاد؟ نکنه خیال با تو بودنم گناهه؟؟

من نمیتونم کنار بیام...

مثل تو نمیتونم محکم باشمو تو خودم بریزم... نمیتونم نشون بدم هیچیدنشده.

تو زندگیم, یه فاجعه رخ داده... تو رفتی... تویی که از وقتی یادم میاد بودی... دیگه رفتی...

انگار یه تیکم نیس... کلافم...

دلم واسه اون حرف زدنای یواشکی و پر استرس پشت تلفن تنگ شده... دلم برای یهویی خداحافظي کردنامون تنگ شده...

دلم خالیه از محبتات... قلبم... شده یه اتاق تاریک و بی روح... دیگه هیجان نیس... شادی نداریم... همش شده دلتنگی... شده انتظار... چشم به راهه.

قلبم دلش تو رو میخاد... اون همیشه منتظرت میمونه.

کسی نیاد...
ما را در سایت کسی نیاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddokhy-hashtomy2 بازدید : 137 تاريخ : جمعه 23 آذر 1397 ساعت: 7:11